در کتاب هنر ظریف بیخیالی مارک منسون بیان می کنه برای هر آدمی هرروز یکسری مشکل هست. ما که نباید برای همش انرژی، وقت و… صرف کنیم یا به اصلاح برای همۀ این مشکلها تره خورد کنیم. یکسری از این مشکلات اصلاً مهم نیست. برای مشکلات مهم وقت بذارید و تازه اینو بدونید که وقتی برای اون مهما دارین وقت میذارید به معنی حلش نیست.
ما یه مشکلو حل میکنیم که تازه با یه مشکلات دیگه ای مواجهه بشیم.
هیچوقت خالی از مشکل نخواهیم بود.
فقط مشکلارو داریم جوری تنظیم میکنیم که بتونیم باهاشون سازگارتر باشیم.
به قول شاهین کلانتری مسئلۀ ما باید حل مشکلات نو باشه نه دستوپا زدن در مشکلات کهنه.
پس باید مشکلات کهنۀ خودمون رو شناسایی کنیم اونا رو حل کنیم و بعد به جلو حرکت کنیم تا با مشکلات تازهای مواجه بشیم…
مشکل تکراری آزاردهنده است؛ هم برای فرد، هم برای اطرافیان او.
به قول شاهین کلانتری:
«معاشرت با آدمهایی را میپسندم که مشکلاتشان عوض میشود؛ افرادی که مشکلات قبلی را حل کردهاند و از مشکلات تازه میگویند. مشکلات نو نشانۀ تجربههای نو است.
آدمی که مشکلات تازه دارد. آیندۀ تازهای هم دارد.»