یکدیگر را دوست داشته باشید.

عشق را تبدیل به زنجیرهای اسارت نکنید!

آن‌کس که تو را بیشتر دوست داشته باشد،

آزادی را به تو بازی گرداند.

به هم نزدیک شوید اما نه بسیار!

همیشه پرده‌ای را میان خود حائل نگاه بدارید

چراکه ستون‌های حامل معبد، به جدایی معبد را نگاه می‌دارند…

و معبد همانا زندگی ماست…

جبران خلیل جبران

—————————————————————————————————————

جهان به‌اندازه‌ای به ما خواهد داد که ما به او می‌دهیم.

ما به‌اندازهٔ بهایی که می‌پردازیم دریافت می‌کنیم.

مگر کسانی که به قولی دمشان جایی بند بوده باشد.

البته دم داشتن هم خوب نیست!

چون به قول شاعر ترک

یک‌عمر باید آن را تکان بدهیم…

اورهان ولی

—————————————————————————————————————

خیابان خوب است

خیابان سیاه نیست

خیابان مملو از چراغ‌هاست

خیابان انعکاس نور در باران است

خیابان یعنی انتظار…

خیابان یعنی ویترین‌های رنگارنگ

و بهانه‌های بی‌دلیل برای باهم بودن…

خیابان قبل از ما سر قرار می‌آید!

خیابان انتظار می‌کشد

و خسته نمی‌شود…

اما دست‌های خیابان کوتاه است

خیابان نمی‌تواند صورتش را بشوید

خیابان در غبار کفش‌ها گم می‌شود…

خیابان سرما می‌خورد

سرفه می‌کند

عطسه می‌کند

مریض می‌شود

و هیچ‌کس خیابان را به خانه نمی‌برد…

هیچ‌کس خیابان را گرم نمی‌کند

بچه‌های خیابان او را دوست ندارند!

خیابان یادمان نرود

خورشیدهای فردا از خیابان طلوع می‌کنند…

اردشیر رستمی

0 پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

می خواهید در گفت و گو شرکت کنید؟
خیالتان راحت باشد 🙂

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *