لم کار این است که…

لم کار این است که آدم تهدید را به فرصت تبدیل کند. رابرت برتون پرتلاش نوشت «من از اندوه می‌نویسم که مشغول باشم و از اندوه حذر کنم.»

1- لم کار این است که هر کاری را به‌موقع و در زمان مشخصی انجام بدهی. در این صورت هیچ‌گاه وقت کم نمی‌آوری.

2- لم کار این است که فکر و ذهنت را صرف کاری کنی که در حال انجامش هستی و توجه به مسائل و مشکلاتی که هیچ ربطی به کارت ندارند را برای بعد بگذاری.

3- لم کار این است که صبح‌ها زود از خواب بیدار شوی تا بیشتر حجم کاری‌ات را تا ظهر انجام داده باشی.

4- لم کار این است که کار را فقط به این دلیل که از آن لذت می‌بری انجام دهی نه به خاطر جلب‌توجه و خوشایند دیگران.

5- لم کار این است که پشت هر کاری هدفی داشته باشی. نه اینکه مثل غباری خود را به دست باد بسپاری و هر کاری که پیش آمد را بدون برنامه و هدف انجام دهی.

6- لم کار این است که یک کار مشخص را هرروز انجام دهی.

انجام مستمر فعالیتی مشخص در درازمدت نتایج فوق‌العاده‌ای به بار می‌آورد. بعد از گذشت مدتی که تقریباً شاید سه سال طول بکشد، متوجه پیشرفت شگرف خود نسبت به دیگران خواهی شد.

7- لم کار این است که هر کاری را درست، با دقت و به تمام وجودت انجام دهی، حالا این کار می‌خواهد کمک کردن به پیرزنی برای گذر از خیابان باشد یا بازی کردن با بچه‌ها، نوشتن یک متن، کارهای اداری و غیره.

وقتی خودت را متعهد کنی که هر کاری را با دقت و از سر ذوق انجام دهی؛ در مهارت‌آموزی در حوزهٔ تخصصی خود هم پیشرفت خواهی کرد.

8- لم کار این است که گاهی وقت‌ها اجازه بدهی که کار تو را با خود ببرد. گاهی اوقات خودت را از هر قیدوبندی رها کن و بگذار کارها تو را با خود به‌جاهای ناشناخته ببرند.

مثلاً یک روز را بدون برنامه‌ریزی بگذران و اگر گاهی کارهایی که برای انجامشان برنامه‌ریزی کرده بودی سروقت پیش نرفت و به‌جای آن‌کارهای ناخواستهٔ دیگری پیش آمد؛ به هم نریز و با آغوش باز، کارهای تازه پیش‌آمده را بپذیر و انجامشان بده.

بگذار آزادی و هرج‌ومرج گاهی به درون کارهایت پا بگذارد و محاسباتت را به هم بزند.

در اینصورت وقتی دوباره نظم  در کارهایت برقرار می شود، دستاوردهایی از این هرج‌ومرج‌ها خواهی داشت که به ژرفای کارهای سابقت می‌افزاید و چیزهای جدیدی را وارد حوزهٔ کاری‌ات می‌کند.

9- لم کار این است که گاهی هیچ کاری نکنی و زمانی را به استراحت، تفریح، گردش، خنده و شادی اختصاص دهی. در این صورت وقتی دوباره سرکارت بازمی‌گردی انرژی و شوق دوچندانی را برای انجام کارهایت در اختیار خواهی داشت.

10- لم کار این است که درز و دال‌های کارت را پیدا کنی و آن‌ها را بپوشانی تا کارهایت از گزند باد و بوران حوادث در امان باقی بمانند. مثل نویسنده‌ای که بارها نوشته‌اش را بازنویسی می‌کند تا درنهایت به متن دلخواهش برسد.

هرچند نباید درگیر ایدئال‌گرایی شد و اگر گاهی روزنی هم باقی ماند اشکالی ندارد. بالاخره برای نفس کشیدن هم که شده باید درز و دالی باز باشد.

11- لم کار این است که به انجام کاری بپردازی که با تمام وجود به آن عشق می‌ورزی. تنها در این صورت است که می‌توانی خود حقیقی‌ات را به جهان عرضه کنی و در صلح و آرامش روزگار بگذرانی.

فاطمه رحمانی

0 پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

می خواهید در گفت و گو شرکت کنید؟
خیالتان راحت باشد 🙂

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *