اگر انسان نبودم چی بودم؟ (با توصیف کامل ظاهر و رفتار خلقت جدید: حیوان، شیء، گیاه، مکان و…)

ممنون از لیلا جلینی عزیزم به خاطر این تمرین خوب. فکر کنید شما اگر انسان نبودید چی بودید؟ و در دیدگاه ها برایم بنویسید. با عشق می‌خوانم.

من اگر انسان نبودم مکانی، خانه باغی تاریخی و قدیمی بودم. عمارتی بزرگ و تودرتو. در ورودی بزرگی داشتم که به حیاطی دلگشا باز می‌شد و همیشه چهارطاق باز بود و هرروز بازدیدکنندگان زیادی برای تماشایم می‌آمدند.

عمارتم، اتاق بزرگ میانی‌ای داشت که دورتادورش پر بود از نقاشی‌هایی به سبک‌ها، طرح­ها، نقش­ها و رنگ­های مختلف. سقفش گنبدی بود و با معماری باشکوهی به اشکال هندسی مختلفی آراسته‌شده بود.

در حیاطم حوض بزرگی پر از ماهی‌های رنگارنگ بود و فواره‌ای با صدای دل‌نشین شلپ‌شلوپ آب وسط حوض بالا و پایین می‌رفت. فضای حیاط آکنده از صدای جیک‌جیک و چهچه قناری­ها بود و درخت­های میوه و بدون میوۀ بی‌شماری در دو باغچه بزرگ در دو سمت حوض جلو­گر بودند.

من عمارتی بودم عاشق آدم­ها و وجود آدم­ها و آرامششان در من، باعث خوشحالی­ام می­شد. در طبقۀ بالایی عمارتم موزۀ موسیقی­ای قرار داشت و انواع و اقسام سازها در آن به نمایش گذاشته‌شده بودند.

اتاقی از من حتماً کتابخانه بود؛ اتاق بزرگی در طبقۀ بالایم که پنجره­هایش همیشه به سمت حیاط دل گشا باز و پیچک­های سرسبزی از آن­ها آویخته بودند و بوی گل­های یاس پایین پنجره­ها فضای کتابخانه را پرکرده بود. چندین میزگرد کوچک با صندلی­های نرم در فضای اتاق قرار داشت و دورتادورش قفسه­های پر از کتابی بود که تا سقف می­رسید. در بخش دیگری از آن اتاق قهوه و شیرینی­های خوشمزه سرو می­شد.

بله من اگر انسان نبودم عمارتی قدیمی با حیاطی دلگشا بودم؛ پر از درخت و گل و آب و پرنده، پر از کتاب و نقاشی و موسیقی، پر از شیرینی‌ها و نوشیدنی‌های خوشمزه. من عاشق مردم بودم و درم همیشه به روی مردم باز بود.

0 پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

می خواهید در گفت و گو شرکت کنید؟
خیالتان راحت باشد 🙂

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *